-
رادیو
یکشنبه 30 بهمنماه سال 1390 19:06
پیچ رادیو را می چرخانم...... خش خشــ ــ ــــ خاطرات گم شده زیر قدم های زمان...... گنجیشگ های آغشته به لالایی......
-
برف
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 13:05
بارش برف..... رد خال های خاطره.... و من که زیر بارش نگاهت، همزاد برف شده ام........ سپید..... . . . . پ.ن: امشب باز باریدن گرفت.... تلاش می کرد خال هایمان را پاک کند..... نمی دانست که ابدی شده ایم.....
-
آدامس
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1390 13:04
یک بسته آدامس ریلکس.... می جوم تمام خودم را..... کـشـــ ــ ــــ می آید بی اعتنایی....
-
قدم هایت....
دوشنبه 10 بهمنماه سال 1390 21:13
مغز درد....... صدای قدمهایت روی مغزم.... لابد برای همین است این مغز درد شش سانتی... پاشنه ی قدمت لای شیارهایش گیر کرده است...... لابد برای همیـــ ــ ـ......
-
دوربین
دوشنبه 10 بهمنماه سال 1390 21:07
درگیرم با خودم با این دنیایی که درست کرده بودم برا خودم و حالا داره کش می اد دنباله ی پریشونش... لعنت به همه ی حس های دنیا که اخر می شه این بدبختی و فلاکت... که شده تمام شرافت از دست داده ام.... که شده این دوربین های لعنتی که اینگار بیست و چهار ساعته زوم کردن روی این کله ی بی سر من ........ بابا به خدا من نقش اول...
-
جنین
جمعه 16 دیماه سال 1390 00:51
جنینی که هر شب در تاریکی تنهایی من، تکرار می شود ، هر صبح از لرز مرثیه هایم می برد بند نافش را.... با دستانی نارس و دو دو چشمانش.....
-
کلمه
شنبه 3 دیماه سال 1390 13:26
ذهن کاهی من، سرشار از لکنت گردبادها یست که توهم می خورند و کلمه بالا می آورن .... / و ...../ امـان از کلمه های بی دهان ..... پ.ن: ـــــــــــــــ
-
یلدا
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 12:47
یلدا فقط ، یک شب بود،.......... /مــا/، به چله های بی پایان نشاندیمش.... و شاید خورشید الزایمر گرفته بود......
-
هــــآ
شنبه 26 آذرماه سال 1390 00:50
هوایم بوی نفسهایت را دارد... و من بوی نا گرفته ام بس که در خود، هـــــا، کردمت.... شاید که تکرار شوی......
-
خیانت
سهشنبه 22 آذرماه سال 1390 11:31
انسان از خدا نمی ترسد... از خودش می ترسد.... از خیانت هایی که به خودش کرده است.....
-
قلط
شنبه 19 آذرماه سال 1390 21:40
می نویسم..... با املای غلط..... کلمات زشت..... .سنگین...... چرند.... کلمات هم حق آزادی دارن...... رها از صحیح بودن.... صحیح شدن... مگر نه اینکه آزاد می کنن.......مگر نه اینکه همیشه در بندهای خط خطی سیر می کنن... مگر نه اینکه.... قلط......زشت.. ..ثنگین.... چرند....... پ.ن: هیچ وقت با خط های زیگزاگ قرمز و سبز ورد، تا...
-
تفاله
شنبه 19 آذرماه سال 1390 21:38
و درست، همین جا...... تمام بودنم را خرج کرده ام.... خارج شو از تفاله های من...، /که من/ به همین هم راضی ام.......
-
قر ض
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 01:09
لعنت به این دنیای خسته....... بلند قدی هایم ، به پای پنجره ها نمی رسد انگار........ خدا، دستانت را قرض بده.......
-
تکلف
سهشنبه 15 آذرماه سال 1390 03:36
با تکلف می نویسم ..... این آزارم می دهد.....، چه ساده ، ساده گری ام پنهانِ صد لایه شده.... قیچی کلماتم هم کاری از پیش نمی برند.../که/.... به خدا من راضی ام به صـــّد درندگی از این بندگی... پ.ن: خسته ام...
-
پنجشنبه
جمعه 11 آذرماه سال 1390 01:05
و باز پنجشنبه...... سودای دل گمشده در چهارشنبه گی ها......... دلم نیم رکعت نماز می خواهد.... حتی اگر...... /شکسته /....
-
ارغوان
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 03:32
دفترم را شام موشی می کنم... چشمانم جویده شوند.... و شاید..... کمی ارغوانی..... پ.ن: /بی خود /سودای بزرگ بودن داشته ام....
-
حسرت
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 21:37
/حسرت/.... به دیوانه... چشمانش هوس سنگ ندارد... ژله ای است...
-
هاری...
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 20:32
واژ هایم... تن درد گرفته اند بــــــــس که مهر شده اند با آمپول سکوت.... هاری کلمه می خواهم....
-
نیشتر
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 01:48
عجیـــب، مغز درد دارم...... تورم کرده است رگ چرک نگاه........ نیشتر باید....
-
انتظار
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 13:35
خودکار سر فلزی ام را گم کرده ام.... نوشته هایم طاقت ریختن ندارن.... انتظار می کشن...
-
باران
چهارشنبه 18 آبانماه سال 1390 19:14
لیوانم را کنج باران می گیرم ..... خدا می چکد..... /و من/ خیس یک قطره ی نگون بـخت.... سبز خاکستری می شوم....
-
آغاز
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 18:25
گردابی می شوم........ /گیــــــج/ در گمشده گی ام.....